چشمای تو رنگ پاییزه شماله ،دخترک

نقاشی کشیدن از چشات محاله ،دخترک

من به گرد آهوی ناز چشات نمیرسم

چون که هر رسیده ای ،پیش تو کاله،دخترک

ببر دل،شبا میاد،رویا می نوشه از چشات

آخه چشمات ،مث یه چشمه زلاله دخترک

بگو من چوب کدوم گناهو دارم میخورم

خیلی وقته رو لبام، همین سواله دخترک

دل میگه یه روز میای،غصه هامو ،خط میزنی

میدونم این دل ساده ،خوش خیاله دخترک

اما حتا اگه تو چله ی یخ ،سر برسی

واسه من اومدنت،تحویل ساله،دخترک



گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net